نتایج جستجوی عبارت «سعید محمدزاده کاتوزیان اکرامپور رضوانی سرافراز حسین عیدی شهادت حسین عیدی مجروح شدن سعید محمدزاده جزیره مجنون شط دجله دریاچه نمک» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهید محسن کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس »
بدل تا آرزوی کوهـکن بود زمرگش دوستان با آه و زاری هــــمه همسنگرانش زار‌ و دلـخون شده یک سال خفته زیر خاک است توکل درعزای این شهیدان گهی در ناله وگه درنـوا است خداوندا بخون این شهیدان به محمود توکل این عطا کن بـبخشا‌جــرم وعصیـــانش سراسـر مرا کی غصه ورنج و محن بود سرشک غم ز دیده کرده جاری ز هجر کوهکن مانند مجنون ولی راز درون با کس نگفته است شده مانند مرغان خوش الحان خطابش از...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اصغر نجیبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بسم الله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید آنها که در راه خدا کشته شده‌اند، مردگانند؛ بلکه آنها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. من در حالی این وصیتنامه را می‌نویسم که در برابر مسجد امام زمان(عج) ایستاده‌ام. این وصیتنامه را شروع به نوشتن می‌کنم. این وصیتنامه را می‌نویسم و با امام زمان(عج) روبرو می‌شوم. سلام، سلام گرمی از میان غرش توپ و تانک، سلامی از میان ترکش خمپاره، سلامی گرم...
شهید محمد علی احصایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ز احصایی کنم من این زمان یاد بمانند ابوا لفضل علمدار دوچشمش زود‌تر گشتی روانه درون سینه آهی پر شرر داشت سرش از بمب دشمن در هـوا شـد که مانند حسین لب تشنه جان داد بدون چشم با حق کرد دیدار که تا جوید زمحبوبش نشانه زحال اکبر و لیلاخبر داشت بــسوی عــرش اعلــی و خــدا شـــد  ...
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید علی عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد علي عبدالله زاده »
بسم رب الشهداء و الصدیقین بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام به خانواده‌های شهدا. حالا که خداوند به من توفیق شرکت در جبهه را داده است و از آنجا که وظیفه هر مسلمان است که وصیتنامه بنویسد، برآن شدم که چند کلمه‌ای به عنوان وصیتنامه بنویسم. بار پروردگارا! من که در راه تو قدم برداشتم، خدایا! مرا به راه خودت هدایت کن. من به جبهه نیامده‌ام که فقط...
به یاد شهید حسن تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
تا شد تواضع جان بکف او سوی میدان خوش آمدی ای رهرو راه حسینی خوش آمدی بنشین تواکنون با شهیدان ای همکلاسان تواضع جمع گردید آخر تواضع از میان دوستان رفت او رفت تا در راه دین خدمت نماید گرچه پدر از هجر او قدش کمان شد اما بود شاکر بدرگاه خدایی مادر زهجران پسر بس دل‌غمین است بود آرزویم حجله عیشت بچینم رفتی و بعداز مرگ تو روزم سیه شد مادر چسان باورکنم این رفتن تو تو...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
بسم‌الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ۱ همانا بازگشت هرکس به‌سوی اوست. من به‌عنوان یک فرد مسلمان و به‌حکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر می‌کنم که چنین سعادتی را نصیب من کرد، چنین رهبری را در جلوی راهم قرارداد، ذره‌ای نور ایمان را در من روشن نمود؛ تا خود و خدای خود را بشناسم. اکنون‌که در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرده...
زبان حال رزمندگان عازم به جبهه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
کاروان کربلاست سوی میدان می رویم امر پاک رهبر است ما مطیع رهبریم یک اشارت کرده است خصم از پا افکنید داده فرمانم که‌خیز‌همچو پیکان‌می رویم چونکه اسلام عزیز در خطر دید آن عزیز تا که دشمن را زبن ای برادر بر کنیم از دیار شاهدان شهر نی ریز عزیز هیچ با ما دم مزن صلح تحمیلی حرام تا نیفتد این دیار در کف صدامیان صحن و ایوانت حسین جلوه گاه عاشقان حمله باید بر‌ستمگر، گاه ماندن‌نیست دیگر...
زندگینامه جانباز علی احسان جو (زردشت)
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانواده‌ای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نی‌ریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
به یاد شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چون حبیب‌بن‌مظاهر رفت دهقانپور ما ریش‌چون‌برفش زخون‌پاک‌ او گشتی خضاب مرحبا خوش آمدی ای پیر مرد باوفا چون‌تو بودی از دل و جان عاشق‌وشیدای ما آفرین بر غیرت و برهمت و عـزم تو باد ای حبیب‌ ما چه نیکو آمدی‌خوش آمدی پاسداران را تو پیک جبهه ها بودی پدر تو زخون‌خود محاسن را چه رنگین کرده‌ای چشم‌بر‌در‌هر کسی بودش عزیزی در سفر اینک ای روشن ضمیر و پاک باز و پاک بین پیرمردان توسرمشق شهادت گشته‌ای پیکر پاک...
زندگینامه جانباز محمد اسماعیل معدلی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد اسماعیل معدلی فرزند فلک ناز، در تاریخ دهم بهمن ماه سال 1346 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و با ایمان چشم به جهان گشود. دوران پنج ساله ابتدایی را در دبستان فاطمه طباطبائی نی‌ریز طی نمود و دوران سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمائی مسعود بزرگی نی‌ریز با موفقیت پشت سرگذاشت. وارد مرحله نوینی از زندگی یعنی دوره دبیرستان گردیده و دوران دبیرستان را در دبیرستان احمد نی‌ریزی ( امام خمینی) نی‌ریز طی نمود. این...